در تاریکیه شب 3 شمع روشن کردم اولی برای بودنت , دومی برای دیدنت و سومی برای بوسیدنت .در آخر هر 3 را خاموش کردم برایدر آغوش گرفتنت
تازه فهمیدم از این حرفا گذشته من همونیم که بودم تو داری عوض میشی من همونیم که بودم تو داری عوض میشیواقعا................
تازه فهمیدم از این حرفا گذشته من همونیم که بودم تو داری عوض میشی من همونیم که بودم تو داری عوض میشی
واقعا................