شعر و اشک

نیست در کس جرم و وقت طرب می گذرد

شعر و اشک

نیست در کس جرم و وقت طرب می گذرد

: نمیخوام بگم که قدر یه دنیا دوستت دارم... چون دنیا یه روز تموم میشه... نمیخوام بگم که مثل گلی... چون گل هم یه روز پژمرده میشه... نمیخوام بگم که سیاهی چشمات مثل شبهای پر ستاره اس... چون شب هم بالاخره تموم میشه... نمیخوام بگم که مثل اب پاک و زلالی... چون اب که همیشه پاک نمیمونه... نمیخوام بگم که دوستت دارم... بلکه من عاشقتم... چقدر سخته هر لحظه با تو بودن اما از تو دور بودن...

بچه ها شوخی شوخی به گنجشکها سنگ می زنند... و گنجشکها جدی جدی می میرند... آدمها شوخی شوخی زخم می زنند... و قلبها جدی جدی می شکنند... و تو شوخی شوخی لبخند می زنی... و من جدی جدی عاشق میشم

نظرات 2 + ارسال نظر
بغض گرفته جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:10 ب.ظ

سلام ....
مهربون ...خبریه ؟؟؟؟
ولی در کل نوشته ات خیلی زیبا بود ...خیلی ...
برات همیشه بهترین ها رو آرزو می کنم
در پناه بی همتای یکتا ...
بدرود نازنین

بغض گرفته جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:27 ب.ظ

بچه ها شوخی شوخی به گنجشکها سنگ می زنند... و گنجشکها جدی جدی می میرند... آدمها شوخی شوخی زخم می زنند... و قلبها جدی جدی می شکنند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد